ایران ورزش مدیا

با ما همراه باشید
جامی که امیر به عشق حشمت خان می‌گیرد

جامی که امیر به عشق حشمت خان می‌گیرد

سفر یک‌ماهه تیم‌ملی، دیروز و بعد از یک نمایش خیره‌کنند، حداقل چهار روز دیگر تمدید شد تا ایران موفق شود برای دومین بار پیاپی راهی مرحله نیمه‌نهایی جام‌ملت‌های آسیا شود، با این تفاوت که این‌بار ایرانی‌ها با همدلی مثال‌زدنی به دنبال شکستن طلسم رسیدن به فینال

سفر یک‌ماهه تیم‌ملی، دیروز و بعد از یک نمایش خیره‌کنند، حداقل چهار روز دیگر تمدید شد تا ایران موفق شود برای دومین بار پیاپی راهی مرحله نیمه‌نهایی جام‌ملت‌های آسیا شود، با این تفاوت که این‌بار ایرانی‌ها با همدلی مثال‌زدنی به دنبال شکستن طلسم رسیدن به فینال و لمس جام ملت‌ها پس از ۴۸ سال هستند.

دیروز در ورزشگاه اجوکیشن‌سیتی، ایران و ژاپن در حالی پس از چهار سال دوباره مقابل یک‌دیگر صف‌آرایی کردند که خیلی‌ها ژاپن را برنده احتمالی این دیدار می‌دانستند. اگر این تیم ملی ژاپن را بهترین اسکواد تاریخ قاره آسیا بنامیم، انتخاب اشتباهی نداشته‌ایم. بیست لژیونر که ۱۹ نفر آنها را اروپایی‌ها تشکیل می‌دهند، از آرسنال و لیورپول و برایتون گرفته تا اسپورتینگ لیسبون و موناکو، همه راهی قطر شدند تا ژاپن پنجمین قهرمانی خود را جشن بگیرد. روی کاغذ ژاپن سزاوار قهرمانی در آسیا بود، اما فوتبال درون زمین تفاوت بزرگی با تصورات ذهنی ما دارد.

پرافتخارترین تیم آسیا با اتکا به بیست لژیونر، در حالی که پیش از جام ملت‌های آسیا بزرگان فوتبال دنیا را یکی پس از دیگری از پای درآورده بود، در حالی برای پنجمین‌بار در جام ملت‌های آسیا مقابل ایران قرار می‌گرفت که حاصل چهار دیدار قبل، دو پیروزی برای ژاپن و دو تساوی بود. ژاپن نه‌تنها در مقابل ایران در جام ملت‌ها شکست نخورده بود که در تاریخ این رقابت‌ها ایران حتی موفق به گلزنی برابر سامورایی‌ها هم نشده بود. ژاپنی‌ها در مجموع ۱۸ بار مقابل ایران قرار گرفته بودند که سهم هر تیم شش پیروزی، شش شکست و شش تساوی بود. آنها با در هم کوبیدن آلمان و ترکیه و اخراج سرمربیان آنها به دوحه آمده بودند، با قامتی که به‌نظر می‌رسید از آسیا بلندتر باشد.

در طرف مقابل ایران با تدارکی نه‌چندان مناسب راهی قطر شد، تنها گزینه‌های امیر قلعه‌نویی برای تدارکات پیش از این جام، حضور در دو تورنمنت معمولی کافا و اردن بود، بازی‌هایی که در ایران کسی آنها را جدی نمی‌گرفت. در حالی که ژاپن با آلمان، ترکیه، اروگوئه و تونس بازی کرده بود و کره‌جنوبی با عربستان، کلمبیا، ولز و اروگوئه دیدارهای تدارکاتی برگزار می‌کردند، امیر قلعه‌نویی بین غر زدن و بازی کردن با قرقیزستان، ازبکستان و اردن، دومی را انتخاب کرد. کاچی برای قلعه‌نویی به از هیچی بود، او تصمیم گرفت با همین داشته‌های معمولی تیم ملی را محک بزند و گزینه‌های دیگری که برای بازی‌های دوستانه برایش تدارک دیده بودند، چیزی فراتر از آنگولا و بورکینافاسو نبود. دلیلش تحریم بود یا ضعف مدیریت، حالا دیگر بازگو کردنش چیزی جز باز کردن یک زخم قدیمی نیست، مهم این است ایران با تدارکاتی به‌مراتب پایین‌تر از رقبایش راهی قطر شد.

اگر به ماه‌ها قبل و روزهای بعد از پایان همکاری کی‌روش و تیم‌ملی برگردیم، در شرایطی که بیشتر مردم و کارشناسان فوتبال ایران انتظار انتخاب یک سرمربی بزرگ خارجی را می‌کشیدند، خروجی روزها جلسه در فدراسیون فوتبال، در نهایت به انتخاب امیر قلعه‌نویی منجر شد. پرافتخارترین سرمربی لیگ‌برتر فوتبال ایران اما انتخابی نبود که بتواند رضایت اکثریت جامعه فوتبالی را کسب کند. انتقادها از همان روزها شروع شد، خیلی‌ها سعی کردند کارنامه قلعه‌نویی را زیر سوال ببرند. فدراسیون فوتبال با انتخاب کیروش و حمایت هشت ساله از او، انتخاب ویلموتس و اسکوچیچ و بازگشت دوباره کی‌روش مسیری را طی کرده بود که کمتر کسی در ایران علاقه‌ای به انتخاب دوباره یک ایرانی به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی داشت.

در تمام سال‌های مربیگری قلعه‌نویی، او یک کلیدواژه را از کنفرانسی به کنفرانس دیگر و از مصاحبه‌ای به مصاحبه‌ی دیگر با خود تکرار می‌کرد، او همیشه بر اعتماد به ایرانی‌ها اصرار داشت؛‌ «ایرانی را باور کنید» حاصل باور به ایرانی، در نهایت منجر به انتخاب مجدد او به‌عنوان سرمربی تیم‌ملی شد. قلعه‌نویی در سال‌های بازیگری و مربیگری، روزهای پرفراز و نشیب و پرتنشی را پشت سرگذاشته، اما پختگی میان‌سالی باعث شد تا قلعه‌نویی سرمربی تیم‌ملی، با کنارگذاشتن تمامی مسائل گذشته، آغوش خود را به روی مربیان ایرانی باز کند. بدون درنظر گرفتن اختلافات قدیمی، او دوباره شاگردان خود را برای کمک به تیم‌ملی فراخواند، خداداد عزیزی، رحمان رضایی، آندو، هومن افاضلی و سعید الهویی پشت سر امیر به‌خط شدند تا رؤیای ایرانی را تعبیر کنند. اما نه انتخاب امیر و نه انتخاب‌های امیر هیچ‌کدام نتوانستند جامعه فوتبالی را راضی کنند و انتقادات دوباره به‌راه افتاد.

اگر مروری اجمالی به دهه و نود داشته باشیم، چه خاطره‌هایی را از امیر به یاد می‌آوریم؟ خلقی تند، واکنش‌های عصبی به انتقادات و شاید رفتار نامناسب در رختکن مهم‌ترین خصوصیت‌های منفی رفتاری قلعه‌نویی در آن سال‌ها باشد، سال‌هایی که اگرچه در با کسب جام‌های مختلف او را موفق‌ترین سرمربی ایرانی لیگ‌برتر کرد. اما موی سپید و گرد پیری، این روزها امیری دیگر را به فوتبال ایران معرفی کرده است. آنهایی که در کنفرانس‌های قلعه‌نویی در دهه هشتاد و نود حاضر بودند و حالا هم دوباره او را در نشست‌های خبری می‌بینند، بهتر از هر کس دیگری می‌توانند گواهی بدهند که قلعه‌نویی در همه زمینه‌ها پخته‌تر از قبل عمل می‌کند، حرفش را می‌زند، اما در بسته‌بندی بهتر و کارش را هم با کیفیتی بالاتر انجام می‌دهد. قلعه‌نویی ثابت کرده هرگز در گفتن حرفش لکنت ندارد، او حرفی را که به آن اعتقاد دارد را به زبان می‌آورد بدون محاسبه خوشایند دیگران، امروز هم او همان منش را دارد، اما تمرین بهتر بودن، توانسته او را در روزهای دهه ششم زندگی، به اوج بلوغ و پختگی برساند.

 

News

اخبار مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

News
آخرین خبرها
News
آخرین خبرها

گزارش خطا

کاربر گرامی ،

به منظور بررسی بهتر و دقیق تر مشکل مورد نظر، فرم زیر را تکمیل نمایید.