آن روز که من و علی دایی گل زدیم!
میشائیل پریتز، مهاجم سابق هرتابرلین و زوج علی دایی، در گفتگو با کیکر از شبی صحبت کرد که با گلزنی او و ستاره ایرانی، هرتا در لیگ
قهرمانان صعود کرد.
مجله کیکر از سال 1969 جایزه بهترین گلزن فصل را به بهترین گلزن بوندسلیگا اهدا می‌کند. در شماره اخیر این نشریه مصاحبه‌ای داشته با
میشائیل پریتز، مهاجم گلزن هرتابرلین در اواخر دهه 1990 و اوایل قرن جدید که با علی دایی در این تیم همبازی بود. او در این مصاحبه از
دیداری در لیگ قهرمانان صحبت کرد که با گل‌های او و دایی، هرتا توانست به یک پیروزی دشوار برسد و راهی مرحله بعد شود.
از کدام باشگاه شروع به فوتبال کردید؟
اولین باشگاه من دوسلدورفر اس‌سی 1899 بود. من اولین قدم‌هایم را در زمین فوتبال در آنجا برداشتم و خاطرات زیبایی دارم.
آیا از بچگی گلزن بودید؟
بله، من از همان ابتدا در خط حمله بازی می‌کردم و همیشه گل‌های زیادی به ثمر می‌رساندم. در آن زمان این هدف بازی و سرنوشت من بود.
الگوی شما چه کسی بود؟
ما در کودکی در زمین خاکی، از مهاجمان برتر آن زمان مانند گرد مولر یا یوپ هاینکس تقلید می‌کردیم، اما من واقعاً الگوی خاصی نداشتم.
مهمترین گل شما کدام بود؟
اوه، سوال سختی است. می‌توانم به یک بازی مهم با هرتابرلین اشاره کنم: در سال 1999 در مرحله مقدماتی لیگ قهرمانان اروپا در خانه مقابل
آنورتیس فاماگوستا از قبرس. با گل‌های علی دایی و من، ما به مرحله بعد راه پیدا کردیم و با هرتا در لیگ قهرمانان مقابل تیم‌هایی مانند
بارسلونا، میلان و چلسی بازی کردیم.
بهترین هم‌تیمی شما چه کسی بود؟
من خیلی خوشحالم که در تیم ملی با لوتار ماتئوس بازی کردم. از نظر من، یکی از بزرگترین فوتبالیست‌های آلمانی تمام دوران است.
اما در سطح باشگاهی هم هم‌تیمی‌های فوق‌العاده‌ای مانند گرد زوه در دوسلدورف یا مارسلینیو در برلین داشتم.
سخت‌ترین حریف شما چه کسی بود؟
در بوندسلیگا، یورگن کولر بود. او شکست‌ناپذیر بود. در زمین هر کاری که انجام می‌دادم، او همیشه آنجا بود. این یک کیفیت خاص بود.
بهترین دروازه‌بان که روبرویش بازی کردید، چه کسی بود؟
نمی‌توانم بگویم. راستش را بگویم، من هرگز حواسم به دروازه‌بانان حریف نبود، بیشتر به دروازه پشت سر آنها نگاه می‌کردم!
نقاط قوت شما چه بود؟
اگر می‌خواهید گل بزنید، باید در کنار کیفیت پایه، چند مولفه با هم ترکیب شوند: هوشیاری دائمی، توانایی پیش‌بینی بالا و تمرکز کامل در زمان
شوت زدن. شما باید موقعیت‌های گلزنی را حس کنید و بو کنید – من در این کار خیلی خوب بودم.
نقاط ضعف شما چه بود؟
مسیر شغلی من خیلی خطی نبود. من فقط در سنین نسبتاً بالا به موفقیت رسیدم. به این دلیل که شاید در جوانی کمی صبر نداشتم و هر
وقت در یک باشگاه زیاد بازی نمی‌کردم به دنبال تیم دیگری می‌رفتم.
آیا گاهی اوقات در زمین فوتبال بازی می‌کنید و به توپ ضربه می‌زنید؟
نه. من بعد از بازنشستگی گاهی اوقات بازی می‌کردم ولی دو بار به شدت مصدوم شدم. امروزه بیشتر تنیس بازی می‌کنم یا پیاده‌روی می‌کنم.
جایزه آقای گلی شما کجاست؟
مدت طولانی در موزه هرتا و در دفتر من بود. امروز در خانه من در قفسه کتاب در اتاق نشیمن است.
